دلم را هيچکس باور نداشت / هيچکس کاري به کار من نداشت بنويسيد بعد مرگم روي سنگ / با خطوطي نرم و زيبا و قشنگ او که خوابيده است در اين گور سرد / بودنش را هيچکس باور نکرد نفسي با دل من باش که تنگ است دلم زمين جاي قشنگي نيست من از اهل زمينم خوب ميدانم که گل در عقد پروانه است ولي زنبور را هم دوست ميدارد سهم "من" از "تو" عشق نيست ، ذوق نيست ، اشتياق نيست ... همان دلتنگي بي پاياني ست که روزها ديوانه ام مي کند ! همه از تو مي خواهند ، بدهي من از تو مي خواهم ، بگيري خدايا اين همه حس دلتنگي را از من بگير ... ولي دل تنگم را ، حالا چه کسي مي خواهد ؟ شکست. به سلامتي هرکس که دلش از يکي دوره ! به سلامتي اون کسي که دردامو ميدونه ! به سلامتي اون کسي که ميدونه ولي هميشه ساکت مي مونه ! پيام ندي ميترکه خونش ميفته پاي تو از دوري تو دلم قرار نداره تا کي بنشينم به انتظار؟ نگاهم خسته شد بيا اي يار ميگن بارون مظهر دلتنگيهاست تو ببين با دلم چيکار کردي که ميخواد برف بياد زندگي يعني : ناخواسته به دنيا آمدن مخفيانه گريستن ديوانه وار عشق ورزيدن و عاقبت در حسرت آنچه دل ميخواهد و منطق هر چيز که دست مي زنم سنگ شده انگار که حال و روز دنيا خوش نيست شايد که دلت براي من تنگ شده؟! براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه براي عشق پيمان ببند ولي پيمان نشکن . براي عشق جون خودتو بده ولي جون کسي رو براي عشق وصال کن ولي فرار نکن براي عشق زندگي کن ولي عاشقونه زندگي کن براي عشق بمير ولي کسي رو نکش . براي عشق خودت باش ولي خوب باش........................ نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |